عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

شب قدر

سلام نازنینم دیشب شب قدر بود، اولین شب قدری که کنارم بودی، تو آغوشم وقتی از خدا میخواستم که بهترین ها رو واسمون رقم بزنه، برای تو و خوشبختیت دعا میکردم مثل هر مادری حالا دیگه یکی از بزرگترین دعاهام خوشبختی و عاقبت به خیری توء خدا رو شکر ممنون که همکاری کردی تا بتونم روزه بگیرم این روزها وابسته تر از قبل شدی میگن خوب نیست اما لذت میبرم وقتی از بغل هر کسی که باشی میپری تو بغلم وقتی میخوان تورو از بغلم بگیرن خودتو میچسبونی به منو  قایم میشی وقتی یه لحظه از جلوی چشمت دور میشم لب ورمیچینی و بغض میکنی میگن باید شب ها کمتر بهت شیر بدم تا کم کم وابستگیت کم شه اما دلم نمیاد چون تنها وقتی که بد...
6 مرداد 1392

ایلیا و ماشین

ایلیا جونم از بین اسباب بازی هایی که عزیز و بابایی برای سیسمونی خریدن چندتاشون رو واقعا دوست داری و برات خیلی جذابن یکی از اونا این ماشین کوچولوء ...
1 مرداد 1392